سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 103933
کل یادداشتها ها : 22
خبر مایه


 

بسم الله الرحمن الرحیم

رب الشرح لی صدری و یسرلی امری وحلل عقدتا من لسانی یفقهوا قولی

به علت محدودیت در دو پست ارسال میشود

از وقتی دولت نهم سر کار اومد موضوعی به نام ولایت مداری بر سر زبان ها افتاد و خیلی از کسانی که به شخص محمود احمدی نژاد رای دادند به خاطر مسائلی بود که این شخص مطرح کرد مثل عدالت ، ولایت ، خط امام و غیره و البته از همون زمان هم کسانی بودند که جلوی دولت نهم ایستادند و به سخنانی هم که آقا در مورد این دولت کرده بود و میکرد توجهی نداشتند و کار خودشون رو میکردند تا اینکه به پایان کار دولت نهم و انتخابات 88 نزدیک شدیم  و با ناباوری شاهد بودیم که همه کاندیداها چه اونهایی که جلوی پای دولت ولایت مدار نهم سنگ اندازی میکردند و چه اونهایی که 20 سال احساس تکلیف نکرده بودند ناگهان دم از خط امام زدند و بعضی مواقع هم دم از ولایت مداری میزدند(البته فقط بعضی مواقع) و از این راه خواستند که به قدرت برسند و خوب وقتی که رای نیاوردند خط امام و ولایت مداری و قانون هم یادشون رفت و شد آنچه که همه مطلعید.

بعد از فروکش کردن قضایای فتنه 88 که البته خیلی ها هنوز هم از اون با لفظ فتنه یاد نکردند (در حالی که بار ها در صحبت های امام خامنه ای این سخن را شنیده ایم) فضایی ایجاد شد که همه ولایت مدار شدند! و دولت دهم و مخصوصا شخص آقای رئیس جمهور از ولایت مداری ساقط! در این مطلب قصد دارم به ولایت مداری آقایان و عدم ولایت مداری شخص رئیس جمهور اشاره کنم: 

 

1- بعد از انتخابات 88 و حماسه مردم و البته حماسه دوستان ! رئیس جمهور آقای اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان معاون اول خود انتخاب کردند که رهبری طی یک نامه این امر رو به مصلحت ندانستند و البته با یک هفته تاخیر آقای مشایی از سمت خود استعفا دادند و همه دوستان و دشمنان ولایت مدار تا توانستند به رئیس جمهور تاختند که از دایره ولایت خارج شده ای و غیره که با واکنش امام خامنه ای مواجه شد:

«من مى‏بینم تو همین قضایاى سه چهار روز اخیر باز بعضى‏ها هى میخواهند اختلافها و شکافها را بیشتر کنند؛ ... به کسى نباید بیهوده تهمت زد؛ کسى را نباید به خاطر یک امر، از همه‏ى آن چیزهائى که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفى بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خداى متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم على الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى»؛ اگر با کسى دشمنید، این دشمنى موجب نشود که نسبت به او بى‏انصافى کنید، بى‏عدالتى کنید؛ حتّى نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بى‏عدالتى‏ها را همه کنار بگذارند؛ بى‏انصافى‏ها را همه کنار بگذارند؛

... در دورانهاى مختلف هر جائى که این اختلاف سلیقه‏ها و اختلاف برداشتها با هواى نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود. هواى نفس را باید خیلى ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هواى نفس سوءظن داشته باشیم. نگاه کنیم ببینیم کجا نفس است و هوى‏هاى نفسانى ماست؛ کجا نه، واقعاً احساس تکلیف است؛ و در احساس تکلیف هم دقت بکنیم که قدم از دایره‏ى تکلیف آنطرف‏تر نباید گذاشت؛ زیاده‏روى نباید کرد.آن وقت لطف خدا با ماست.» (88/5/3)

2- آقای مشایی طی سخنانی گفت که  « ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست؛ این افتخار است. البته ما دشمن داریم و ناجوانمردانه‌ترین دشمنی‌ها در دنیا به ملت ایران صورت می‌گیرد. ما مردم آمریکا را از برترین ملت‌های دنیا می دانیم.» که با واکنشهای زیادی مواجه شد و اگر همین الان هم جستجویی در اینترنت انجام بدید خواهید دید که چه مقدار مطلب در این مورد گفته شد و خیلی از کسانی که به دولت خرده میکرفتند که چرا اینقدر در مورد اسراییل صحبت میکند موضع گرفتند که چرا ملت اسراییل دوست خطاب شدند که البته حرف صحیحی بود ولی آیا نیتش هم صحیح بود؟ که این امر نیز با واکنش امام خامنه ای مواجه شد:« این حرف خطائى بود، حرف درستى نبود. این را نباید وسیله‌ى التهاب قرار داد. من خواهش میکنم از همه، اینجور مسائل کوچک و مسائل جزئى را - حرفى که بر زبان کسى جارى میشود؛ مطلبى گفته میشود - وسیله‌اى قرار ندهند براى اینکه مدتى جریان‌سازى و مسئله‌آفرینى در سرتاسر کشور بشود؛ یک عده مخالف، یک عده موافق، سر قضیه‌اى پوچ. موضع نظام هم معلوم است. تمام شد.» (30/6/87)

تقریبا 3 سال از این قضیه میگذرد و بعد از آن هم آقای مشایی از این اظهار نظر ابراز برائت کردند ولی تاکنون هم مدعیان ولایت یکی از مسائلی که مطرح میکنند مساله چرایی این حرف است. آیا ولایت مداری یعنی این؟


ادامه در پست بعدی






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ